در انجیل متی فصل 19 آمده است :10 شاگردانش بدو (مسیح) گفتند: “اگر حکم شوهر با زن چنین باشد نکاح نکردن بهتر است!” 11 ایشان را گفت: “تمامی خلق این کلام را نمیپذیرند مگر به کسانی که عطا شده است. 12 زیرا که خََصیها میباشند که از شکم مادر چنین متولّد شدند و خَصیها هستند که از مردم خَصی شدهاند و خصیها میباشند که بجهت ملکوت خدا خود را خَصی نمودهاند. آنکه توانایی قبول دارد بپذیرد.”
با توجه به آیات فوق پس حق زنان در ازدواج چه می شود؟ بر اساس اسلام خصی کردن اختیاری حرام است . اگر هم کسی چنین بلایی را بر سر کسی بیاورد ، باید دیه یک انسان کامل را بپردازد. کسی هم که ازدواج می کند ، به دلیل حقی که همسر دارد ، بیش از چهار ماه اجازه ندارد همسرش را از بهره جنسی محروم کند و اگر کسی چنین کرد ، طبق قانون مجازات اسلامی با وی برخورد می شود. به سایر جنبه های حقوق زن فعلا کاری نداریم ، ولی مسیحیت نسبت به این جنبه حق زن چگونه محبت خود را برای زنان به اثبات رسانده است؟! آیا چنین قانونی موجب رواج انحرافات جنسی مانند همجنس بازی نمی شود؟ به نظر شما چرا امروزه در کشورهای غربی و مسیحی بر اساس آماری که خود منابع مسیحی اعلام می کنند ، همجنس بازی حتی در بین اعضای کلیسا بیشتر از ازدواج رواج یافته است؟ اگر آیه فوق از آیات تحریف شده کتاب مقدس نیست ، چگونه آن را با سیره حواریونی مانند پطرس و پولس که ازدواج کرده بودند ، جمع می کنید؟ چطور مخالفت این آیه با تثنیه 32 : 1 را توجیه می کنید؟ در سفر تثنیه آمده است: 1 شخصی که خصی (کوبیده بیضه و آلت بریده) باشد داخل جماعت یهُوَه نشود
آیه سفر تثنیه را نمی توانید نادیده بگیرید. زیرا مسیح در لوقا 16 : 17 در تایید تورات (که تثنیه یکی از اسفار آن است) می گوید : آسانتر است که آسمان و زمین زایل شود از آنکه یک نقطه از تورات ساقط گردد.
کدام درست است ؟ حکم سفر تثنیه در تورات؟ یا آنچه حواریون به آن عمل کردند؟ یا آیه متی 19 : 12 و نادیده گرفتن حقوق زنان؟
|