قرینه 3 : ترس از مرگ و سرزنش خدا
اناجیل لحظات غم انگیزی را برای مصلوب شدن مسیح به تصویر کشیده اند. برای نمونه به گزارش که متی ارائه می دهد توجه می کنیم: متی 26 : 37 : و (مسیح ، ) پطرس و دو پسر زِبِدی را برداشته بینهایت غمگین و دردناک شد. 38 پس بدیشان گفت: “من از شدت غم و اندوه ، در آستانه مرگ می باشم. در اینجا مانده با من بیدار باشید.” 39 پس قدری پیش رفته به روی در افتاد و دعا کرده گفت: “ای پدر من اگر ممکن باشد این پیاله از من بگذرد (یعنی این جام رنج و عذاب را از مقابل من بردار!)، لیکن نه به خواهش من بلکه به ارادة تو.” ... . مسیح آن شب سه بار با همین کلمات از خداوند خواست تا رنج و عذاب را از او بردارد . اما بالاخره او را دستگیر کرده و بر صلیب آویختند. وقتی که دانست او را خواهند کشت ، از روی صلیب با صدای بلند ، خداوند را سرزنش نمود . متی می نویسد(27 : 46) : و نزدیک به ساعت نهم عیسی به آواز بلند صدا زده گفت: “ایلی ایلی لَماسبقتِنی.” یعنی الهی الهی مرا چرا ترک کردی. وقتی ما به جایگاه مرگ در مسیحیت و کتاب مقدس می نگریم ، می بینیم که شباهت بسیاری با اسلام دارد. در اسلام هر چه ایمان شخص بالاتر رود ، با مرگ انس بیشتری پیدا می کند و از آن کمتر می هراسد. مانند امام علی علیه السلام که درباره خود می فرماید: بیش از آن که کودک به پستان مادرش انس دارد ، فرزند ابو طالب با مرگ مانوس است. در مسیحیت نیز همین گونه است. در عهد قدیم حضرت داود علیه السلام در یک پیشگویی از مرگی که در انتظارش است ، شادی می کند و می گوید: موت مقدسان یَهُوَه در نظر وی گرانبها است. (مزامیر 115 : 15) . به گفته قدیس امبروس ، مرگ مایه وحشت نیست. نه برای نیازمندان تلخ است ،نه برای اغنیا. وی می گوید: مسیح نمی توانست با چیزی بهتر از مرگ ما را نجات دهد. زیرا مرگ او حیات همه ماست. چه چیزی درباره مرگ او باید بگوییم . چون با این الگوی الهی ثابت می کنیم که مرگ فقط جاودانگی یافت و خدا خود را نجات یافت . (St. Ambrose, "on the resurrection," NF2 ) .
قدیس Bernard of Clairvaux هم می گوید: کسی که به خدا متصل می شود با روح یکی می شود . او که دیگر به چیزی جز خدا نمی اندیشد و پروایی جز خدا و امور مربوط به خدا ندارد ، چون کاملا سرشار از خداست . اینک خدا محبت است به نحو بسیار نزدیکی نفس با خدا متحد می شود و سرشار از محبت است. St. Bernard, "Simon on the death of his brother Gerard,") )
وقتی قدیسان مسیحی که شاگردان رده دهم مسیح علیه السلام هم نمی شوند ، چنین اعتقادی را نسبت به مرگ و رنج های آن داشته باشند و آن را محبت الهی بدانند ، قطعا مسیح به مراتب، هم در عقیده و هم در عمل محکم تر و استوار تر بوده است . بنا بر این چگونه است که این شخصی که قرار است به صلیب کشیده شود ، به شدت بی تابی کرده و حتی خداوند را سرزنش می کند که چرا او را رها کرده است؟ آیا شایسته نیست که در ماهیت مسیح بودن وی شک کنیم؟
|