اگر مسیح علیه السلام خداوند است ، پس چرا صلاحیت خود را نفی کرده است ؟ اگر خداوند صلاحیت نداشته باشد ، پس باید صالح بودن را از چه کسی انتظار داشته باشیم ؟!
متی 16:19-17 : ناگاه شخصی آمده وی را گفت ای استاد نیکو چه عمل نیکو کنم تا حیات جاودانی یابم(16 انجیل متّی 19) وی را گفت از چه سبب مرا نیکو گفتی و حال آنکه کسی نیکو نیست جز خدا فقط لیکن اگر بخواهی داخل حیات شوی احکام را نگاه دار(17 انجیل متّی 19)
جالب آن که در کتاب مقدس دیگران (غیر از خدا یعنی مسیح علیه السلام) ، افراد صالحی هستند:
1- یوسف : و اینک یوسف نامی از اهل شوری که مرد نیکو و صالح بود(50 انجیل لوقا 23)
2- برنابا : امّا چون خبر ایشان به سمع کلیسای اورشلیم رسید برنابا را به انطاکیّه فرستادند(22 کتاب اعمال رسولان 11) و چون رسید و فیض خدا را دید شاد خاطر شده همه را نصیحت نمود که از تصمیم قلب به خداوند بپیوندند(23 کتاب اعمال رسولان 11) زیرا که مردی صالح و پر از روحالقدس و ایمان بود و گروهی بسیار به خداوند ایمان آوردند(24 کتاب اعمال رسولان 11)
اگر مسیح علیه السلام آن گونه که کتاب مقدس می گوید ، صالح نیست ، پس خدا هم نیست . زیرا که از صفات قطعی خداوند آن است که صالح باشد . پس چرا می گویید مسیح خداست ؟ از سوی دیگر انسان های دیگری قبل و بعد از مسیح بوده اند که کتاب مقدس آن ها را مردمانی صالح دانسته است . حال چطور آنان صالحند اما مسیح که معلم و خدای آنان است ، خود اعتراف می کند صالح نیست ؟!
|